اسلام در قرن بيستم كم كم تبديل به دينى شد كه در تضاد كامل با شيوه زندگى غربى است.
با آزادى جنسى مخالف است
با آزادى اجتماعى مخالف است
با آزادى سياسى مخالف است
با دموكراسى مخالف است
با غذا خوردن به سبك غربى مخالف است
با حقوق زن مخالف است
با حق پوشش مخالف است
با حقوق شهروندى مخالف است
با مشروب و موسيقى و....مخالف است
و خلاصه با هرچيز مدرنى مخالف است
و حالا مسلمانها در دسته هاى صد هزار نفرى به همين غربى كه با آن مخالف هستند مى آيند و آمده اند. اين يعنى يك انبار باروت. انبوه اين تضادها بالاخره موجب تنش و جنگ مى شود...و مى توان پيش بينى كرد كه متاسفانه وضعيت بدتر هم بشود. اسلام قابليت مدرن شدن را ندارد. امثال بازرگان كه خواستند نماز خواندن را به خواندن روزنامه و كناب در مترو تقليل بدهند موفق نشدند و اين گونه افراد هميشه در اقليت يك درصدى در جهان اسلام هستند.فاضل صادقی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر