قدیمی تر متون باستان در خاورمیانه به زبان کوردی هورامانی دوهزارو صد تا دویست سال پیش نوشته شده این دلیلی بر قدمت زبان کوردی در جغرافیای باستانی زاگروس وخاور میانه رو دارد ﭼﺮﻡﻧﺒﺸﺘﻪﻫﺎﯼ هوﺭﺍﻣﺎﻥ ﻛﻪ ﻗﺪﻣﺖﺷﺎﻥ ﺑﻪ ﺣﺪﻭﺩچند ﺳﺪﻩ ﭘﻴﺶ ﺍﺯ ﻣﯿﻼﺩ ﻣﯽﺭﺳﺪ، ﺷﺎﻫﺪﯼ ﺑﺮ ﻗﺪﻣﺖ ﺍﯾﻦ ﺳﺮﺯﻣﯿﻦ ﺍﺳﺖ. ﺩﺭ ﻭﺍﻗﻊ، ﭘﮋﻭﻫﺶﻫﺎﯼ هوﺭﺍﻣﺎﻥﺷﻨﺎﺳﯽ ﺑﺎ ﻛﺸﻒ ﺳﻪ ﻗﺒﻠﻠﻪ ﺑﺎﺳﺘﺎﻧﯽ هوﺭﺍﻣﺎﻥ ﺩﺭ ﺳﺎﻝﻫﺎﯼ 1913 ـ 1919 ﺑﻪ ﺍﻭﺝ ﺧﻮﺩ ﺭﺳﯿﺪ . ﻫﺮﯾﮏ ﺍﺯ ﻗﺒﺎﻟﻪﻫﺎﯼ ﯾﺎﺩ ﺷﺪﻩ، ﺑﺮ ﭘﺎﯾﻪ ﺳﻨﺘﯽ ﻛﻬﻦ ﺩﺍﺭﺍﯼ ﺩﻭ ﻣﺘﻦ ﺍﺳﺖ : ﻣﺘﻦ ﺍﻭﻝ ﺩﺭ ﻧﯿﻤﻪ ﻓﻮﻗﺎﻧﯽ ﻗﺒﺎﻟﻪ ﻭ ﺑﻪ ﺷﯿﻮﻩ ﻃﻐﺮﺍﺳﺖ، ﻛﻪ ﺑﺎ ﺭﯾﺴﻤﺎﻧﯽ ﻛﻪ ﺍﺯ ﻣﯿﺎﻥ ﺗﻮﻣﺎﺭ ﻣﯽﮔﺬﺭﺩ، ﭘﯿﭽﯿﺪﻩ ﺷﺪﻩ ﻭ ﻣﻬﺮ ﮔﺮﺩﯾﺪﻩ ﺍﺳﺖ. ﺑﺨﺶ ﺗﺤﺘﺎﻧﯽ ﻗﺒﺎﻟﻪ، ﺑﺎﺯ ﻭ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺁﻣﺎﺩﻩ ﺭﻭﯾﺖ ﺑﻮﺩﻩﺍﺳﺖ. ﻣﻮﺿﻮﻉ ﻗﺒﺎﻟﻪﻫﺎﯼ ﺳﻪﮔﺎﻧﻪ هوﺭﺍﻣﺎﻥ، ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﺍﺟﺎﺭﻩ ﯾﮏ ﺗﺎﻛﺴﺘﺎﻥ ﺍﺳﺖ ﻭ ﮔﻮﻳﺎ ﻫﺮ ﺳﻪ ﻗﺒﺎﻟﻪ ﻣﺮﺑﻮﻁ ﺑﻪ ﯾﮏ ﺑﺎﻍ ﺍﻧﮕﻮﺭﻧﺪ . ﺷﯿﻮﻩ ﺍﺟﺎﺭﻩ ﻧﯿﺰ ﺑﻪ ﺧﻮﺩﯼ ﺧﻮﺩ ﺷﺎﯾﺎﻥ ﺗﻮﺟﻪ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺣﺎﻛﯽ ﺍﺯ ﻧﻮﻋﯽ ﻣﺎﻟﻜﯿﺖ ﻣﺸﺮﻭﻁ ﺍﺳﺖ . ﺑﺮ ﭘﺎﯾﻪ ﺗﺤﻘﯿﻘﺎﺕ ﻣﺘﺨﺼﺼﺎﻥ، ﻗﺒﺎﻟﻪ ﯾﮑﻢ، ﺑﻪ ﺧﻂ ﻭ ﺯﺑﺎﻥ ﯾﻮﻧﺎﻧﯽ ﻧﮕﺎﺷﺘﻪ ﺷﺪﻩ ﻭ ﺗﺎﺭﯾﺦ ﺁﻥ ﺑﻪ ﺳﺎﻝ 87 ﺗﺎ 88 ﭘﯿﺶ ﺍﺯ ﻣﯿﻼﺩ ﻭ ﻋﺼﺮ ﻓﺮﻣﺎﻧﺮﻭﺍﯾﯽ ﻣﻬﺮﺩﺍﺩ ﺩﻭﻡ ﺍﺷﻜﺎﻧﯽ ﺑﺎﺯﻣﯽﮔﺮﺩﺩ . ﻗﺒﺎﻟﻪ ﺩﻭﻡ ﻧﯿﺰ ﺑﻪ ﺧﻂ ﻭ ﺯﺑﺎﻥ ﯾﻮﻧﺎﻧﯽ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺑﻪ ﺳﺎﻝ 21 ﺗﺎ 22 ﭘﯿﺶ ﺍﺯ ﻣﯿﻼﺩ ﻭ ﻋﺼﺮ ﻓﺮﻣﺎﻧﺮﻭﺍﯾﯽ ﻓﺮﻫﺎﺩ ﭼﻬﺎﺭﻡ ﭘﺴﺮ ﭘﺎﻛﻮﺱ ﺍﺷﻜﺎﻧﯽ ﺗﻌﻠﻖ ﺩﺍﺭﺩ ﻭ ﻗﺒﺎﻟﻪ ﺳﻮﻡ ﺑﻪ ﺍﻟﻔﺒﺎﯼ ﺁﺭﺍﻣﯽِ ﺩﺳﺖﻛﺎﺭﯼﺷﺪﻩ، ﺗﺤﺮﯾﺮ ﺷﺪﻩ ﻭ ﭘﻴﺸﻴﻨﻪ ﺁﻥ ﺑﻪ ﺳﺎﻝ 11 ﺗﺎ 12 ﭘﯿﺶ ﺍﺯ ﻣﯿﻼﺩ ﻭ ﻋﺼﺮ ﺍﻣﭙﺮﺍﺗﻮﺭﯼ ﻓﺮﻫﺎﺩ ﭼﻬﺎﺭﻡ ﺍﺷﻜﺎﻧﯽ ﻣﯽﺭﺳﺪ. ﺑﻪ ﻧﻈﺮ ﭘﺮﻭﻓﺴﻮﺭ ﻛﺎﻭﻟﯽ، ﻗﺒﺎﻟﻪ ﺳﻮﻡ هوﺭﺍﻣﺎﻥ ﺑﻪ ﺯﺑﺎﻥ کوردی ﺍﺳﺖ،وهمچنین ﭘﺮﻭﻓﺴﻮﺭ ﻣﯿﻨﺲ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺯﺑﺎﻥ ﻛوﺮﺩﯼ ﻧﺰﺩﯾﮏ ﺩﺍﻧﺴﺘﻪﺍﺳﺖ . ﺑﺮﺭﺳﯽ ﺍﺳﻨﺎﺩ هوﺭﺍﻣﺎﻥ ﺍﺯ ﺩﯾﺪﮔﺎﻩﻫﺎﯼ ﺯﺑﺎﻥﺷﻨﺎﺳﯽ، ﺗﺎﺭﯾﺦ ﻣﻨﺎﺳﺒﺎﺕ ﺍﺟﺘﻤﺎﻋﯽ، ﺍﻗﺘﺼﺎﺩﯼ ﻭ ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ ﺍﺩﯾﺎﻥ ﻭ ﺑﺎﻭﺭﻫﺎﯼ ﻛﻬﻦ ﺩﺭ ﺣﻮﺯﻩ ﺟﻐﺮﺍﻓﯿﺎﯾﯽ ﺧﺎﻭﺭﻣﯿﺎﻧﻪ ﻭ ﺑﻪ ﻭﯾﮋﻩ ﻣﻨﻄﻘﻪ هوﺭﺍﻣﺎﻥ ﻛوﺮﺩﺳﺘﺎﻥ، ﺣﺎﯾﺰ ﺍﻫﻤﯿﺖ ﺍﺳﺖ. ﺩﺭ ﺳﺮﺍﺳﺮ ﻗﺒﺎﻟﻪﻫﺎﯼ ﺳﻪﮔﺎﻧﻪ هوﺭﺍﻣﺎﻥ، ﻣﺠﻤﻮﻋﻪﺍﯼ ﺍﺯ ﻭﺍﮊﻩﻫﺎ، ﻧﺸﺎﻧﻪﻫﺎﯼ ﺁﻳﻴﻦ ﻣﻬﺮﭘﺮﺳﺘﯽ ﻭ ﺑﻪﻭﻳﮋﻩ ﺍﺳﺎﻣﯽ ﺍﺷﺨﺎﺹ ﺑﻪ ﭼﺸﻢ ﻣﯽﺧﻮﺭﺩ، ﻛﻪ ﺍﺯ ﺁﯾﯿﻦﻫﺎ ﻭ ﺍﻋﺘﻘﺎﺩﺍﺕ ﺑﺎﺳﺘﺎﻧﯽ ﺩﺍﻣﻨﻪﻧﺸﯿﻨﺎﻥ ﺭﺷﺘﻪﻛﻮﻩ ﺯﺍﮔﺮﺱ ﻧﺸﺎﺕ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺍﺳﺖ . ﻭﺍﻧﮕﻬﯽ، ﺍﯾﻦ ﺍﺳﻨﺎﺩ ﻧﺸﺎﻥ ﻣﯽﺩﻫﻨﺪ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺭﻭﺯﮔﺎﺭ ﺩﺭ ﻣﯿﺎﻥ ﺳﺎﻛﻨﺎﻥ هوﺭﺍﻣﺎﻧﺎﺕ ﺭﻭﺍﺑﻂ ﺣﻘﻮﻗﯽ ﻣﻨﺴﺠﻤﯽ ﺑﺮﻗﺮﺍﺭ ﺑﻮﺩﻩﺍﺳﺖ ﻭ ﻧﻴﺰ ﺍﻃﻼﻋﺎﺗﯽ ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﻓﺮﻣﺎﻧﺮﻭﺍﯾﯽ ﯾﻮﻧﺎﻧﯽﻫﺎ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺳﺮﺯﻣﯿﻦ ﻭ ﻧﯿﺰ ﺗﺎﺛﯿﺮ ﻓﺮﻫﻨﮓ ﻫﻠﻨﯿﺴﺘﯽ ﺑﺮ ﻣﺮﺩﻡ ﻭ ﻧﺤﻮﻩ ﺗﻘﺴﯿﻤﺎﺕ ﻛﺸﻮﺭﯼ ﺁﻥ ﻋﺼﺮ ﻓﺮﺍﻫﻢ ﻣﯽﺁﻭﺭﻧﺪ . ﺁﯾﯿﻦ ﻣﯿﺘﺮﺍﭘﺮﺳﺘﯽ ﺩﺭ ﺳﺮﺯﻣﯿﻦ ﺑﺎﺳﺘﺎﻧﯽ ﻛوﺮﺩﻫﺎ، ﭘﯿﺸﯿﻨﻪﺍﯼ ﺩﺭﺍﺯﺁﻫﻨﮓ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﻭ ﺁﺛﺎﺭ ﺁﻣﻮﺯﻩﻫﺎﯼ ﺍﯾﻦ ﻛﻬﻦ ﺁﯾﯿﻦ، ﺩﺭ ﻓﺮﻫﻨﮓ ﺑﺎﺳﺘﺎﻧﯽ ملت 68میلیونیﻛوﺮﺩ ﻭ ﺩﯾﮕﺮ ﺍﻗﻮﺍﻡ ﺧﺎﻭﺭﻣﯿﺎﻧﻪ ﻭ ﻧﯿﺰ ﺩﻳﮕﺮ ﺍﻗﻮﺍﻡ ﻭ ﻣﻠﻞ ﻫﻨﺪ ﻭ ﺍﺭﻭﭘﺎﯾﯽ ﺭﯾﺸﻪ ﺩﻭﺍﻧﯿﺪﻩﺍﺳﺖ . ﺍﻟﺒﺘﻪ ﺗﺎﺛﯿﺮ ﻓﺮﻫﻨﮓ ﯾﻮﻧﺎﻧﯿﺎﻥ ﺑﺮ ﻓﺮﻫﻨﮓ ﻭ ﺗﻤﺪﻥ زاگروسﺍﻧﻜﺎﺭﻧﺎﭘﺬﯾﺮ ﺍﺳﺖ، ﺍﻣﺎ ﻗﺒﺎﻟﻪﻫﺎﯼ ﺑﺎﺳﺘﺎﻧﯽ هوﺭﺍﻣﺎﻥ ﺑﯿﺶﺗﺮ ﺣﺎﻛﯽ ﺍﺯ ﺁﻥﺍﻧﺪ ﻛﻪ ﻓﺮﻫﻨﮓ ﻫﻠﻨﯿﺴﺘﯽ ﯾﻮﻧﺎﻧﯽ، ﺩﺭ ﺭﻭﺯﮔﺎﺭ ﺗﻘﺮﯾﺮ ﻗﺒﺎﻟﻪﻫﺎﯼ ﭘﻴﺶﮔﻔﺘﻪ ﻧﺘﻮﺍﻧﺴﺘﻪ ﺍﺳﺖ ﺁﺛﺎﺭ ﺁﯾﯿﻦﻫﺎﯼ ﺑﺎﺳﺘﺎﻧﯽ ﺳﺮﺯﻣﯿﻦ ﻛوﺮﺩﻫﺎ ﻭ ﺩﻳﮕﺮ ﻧﻘﺎﻁ زاگروسﺭﺍ ﺭﯾﺸﻪﻛﻦ ﻛﻨﺪ. ﺍﺯ ﺳﻮﯼ ﺩﯾﮕﺮ، ﺭﻭﺯﮔﺎﺭ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺷﺪﻥ ﻗﺒﺎﻟﻪﻫﺎ ﺩﺭ ﻭﺍﻗﻊ ﻋﺼﺮ ﺍﻭﺝ ﻣﯿﺘﺮﺍﯾﯿﺴﻢ ﻭ ﻃﻠﻴﻌﻪ ﻣﺰﺩﺍﭘﺮﺳﺘﯽ ﺩﺭ ﻣﯿﺎﻥ ﺳﺎﻛﻨﺎﻥ هوﺭﺍﻣﺎﻥ ﺑﻮﺩﻩ ﺍﺳﺖ. ﺩﺭ ﺁﻥ ﻋﺼﺮ ﺁﯾﯿﻦ ﺳﺘﺎﯾﺶ ﻣﺰﺩﺍ ﺩﺭ ﺳﺮﺍﺳﺮزاگروسﻭ ﺍﺯ ﺟﻤﻠﻪ ﺳﺮﺯﻣﯿﻦ ﺑﺎﺳﺘﺎﻧﯽ ﻛوﺮﺩﻫﺎ ﮔﺴﺘﺮﺵ ﺩﺍﺷﺖ ﻭ ﺩﺭ ﺑﺴﯿﺎﺭﯼ ﺍﺯ ﻧﻘﺎﻁ ﺍﯾﻦ ﺳﺮﺯﻣﯿﻦ ﺁﺗﺸﮕﺎﻩ ﻣﺰﺩﯾﺴﻨﺎﻥ ﺑﺮ ﭘﺎ ﺑﻮﺩ ﻭ ﻧﯿﺎﻛﺎﻥ ﻛوﺮﺩﻫﺎﯼ ﺍﻣﺮﻭﺯﯼ ﺩﺭ ﺁﻥﺟﺎ ﺑﻪ ﺳﺘﺎﯾﺶ ﻭ ﭘﺮﺳﺘﺶ ﺍﻫﻮﺭﺍﻣﺰﺩﺍ ﻣﻲﭘﺮﺩﺍﺧﺘﻨﺪ. ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺑﺮﻫﻪ، ﺑﻪ ﻭﯾﮋﻩ هوﺭﺍﻣﺎﻥ ﺍﺯ ﻣﺮﺍﻛﺰ ﺍﺻﻠﯽ ﻣﺰﺩﺍﭘﺮﺳﺘﯽ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺁﺗﺸﻜﺪﻩ ﭘﺎﻭﻩ ﺍﺯ ﺳﺘﺎﯾﺸﮕﺎﻩﻫﺎﯼ ﻣﺸﻬﻮﺭ ﺑﺎﺳﺘﺎﻧﯽ ﻛوﺮﺩﻫﺎ ﺑﻪ ﺷﻤﺎﺭ ﻣﯽﺁﻣﺪ. ﺑﺪﯾﻦﺳﺎﻥ ﻗﺒﺎﻟﻪﻫﺎﯼ ﻛﻬﻦ هوﺭﺍﻣﺎﻥ ﺑﯿﺶ ﺍﺯ ﺁﻥﻛﻪ ﺑﺎﺯﺗﺎﺏ ﻓﺮﻫﻨﮓ ﻫﻠﻨﯿﺴﺘﯽ ﺑﺎﺷﻨﺪ، ﺟﻠﻮﻩﻫﺎﯼ ﺁﺛﺎﺭ ﻭ ﺁﯾﯿﻦﻫﺎﯼ ﻣﻬﺮﭘﺮﺳﺘﯽ ﻭ ﻣﺰﺩﯾﺴﻨﺎ ﺭﺍ ﻧﻤﺎﯾﺎﻥ ﻣﯽﻛﻨﻨﺪ. ﭘﺲ ﺍﺯ ﺑﺮﺁﻣﺪﻥ ﺍﺳﻼﻡ ﻭ ﻃﻠﻮﻉ ﺁﻥ ﺩﺭ ﺳﺮﺯﻣﻴﻦ زاگروس و کوردستان باستان، ﻫﻮﺭﺍﻣﯽﻫﺎ ﻧﻴﺰ ﭼﻮﻧﺎﻥ ﺩﻳﮕﺮ ﻣﻨﺎﻃﻖ ﻛوﺮﺩﻧﺸﻴﻦ ﺑﻪ ﺍﻳﻦ ﺩﻳﻦ ﺁﺳﻤﺎﻧﯽ ﺭﻭﯼ ﺁﻭﺭﺩﻧﺪ. ﺍﻣﺮﻭﺯﻩ ﻣﺮﺩﻡ ﻫﻮﺭﺍﻣﺎﻥ ﻏﺎﻟﺒﺎ ﭘﻴﺮﻭ ﺩﻳﻦ ﺍﺳﻼﻡ ﻭ ﻣﺬﻫﺐ ﺗﺴﻨﻦ، ﺷﺎﺧﻪ ﺷﺎﻓﻌﯽ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻭ ﺍﻳﻦ ﻭﺿﻊ ﭘﺲ ﺍﺯ ﺟﻨﮓﻫﺎﯼ صفویﻭ ﻋﺜﻤﺎﻧﯽ ﺗﺜﺒﻴﺖ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ. ﺑﺎ ﺍﻳﻦ ﻫﻤﻪ، ﻃﺮﻳﻘﺖﻫﺎﯼ ﮔﻮﻧﺎﮔﻮﻥ ﻣﺬﻫﺒﯽ ﻭ ﻋﺮﻓﺎﻧﯽ، ﺍﺯ ﺟﻤﻠﻪ ﻧﻘﺸﺒﻨﺪﻳﻨﻪ، ﻗﺎﺩﺭﯼ ﻭ ﺟﺰ ﺍﻳﻦﻫﺎ ﻧﻴﺰ ﺩﺭ ﻣﻨﻄﻘﻪ ﻫﻮﺭﺍﻣﺎﻥ ﻳﺎﻓﺖ ﻣﯽﺷﻮﻧﺪ.ﺍﺷﻤﻴﺖ (1383 ) ﺑﻪ ﭘﻴﺮﻭﯼ ﺍﺯ ﻣﻜﻨﺰﯼ ( 1986 ) ﺑﺮﺁﻥ ﺍﺳﺖ، ﻛﻪ ﻧﺎﻡ ﮔﻮﺭﺍﻥ ﺑﺎ ﺷﻬﺮﺳﺘﺎﻥﻫﺎﯼ ﺣﺎﺷﻴﻪ ﺩﺭﻳﺎﯼ ﺧﺰﺭ ﭘﻴﻮﻧﺪﻫﺎﯾﯽ ﺩﺍﺭﺩ ﻭ گیلانی ها از مناطق گوران به گیلان گوچانده شده اند . ﺷﺮﻑﺧﺎﻥ ﺑﺘﻠﻴﺴﯽ ﺩﺭ ﻛﺘﺎﺏ ﺷﺮﻑﻧﺎﻣﻪ 400 سال پیش( ﺍﻭﺍﺧﺮ ﺳﺪﻩ ﺷﺎﻧﺰﺩﻫﻢ ﻭ ﺍﻭﺍﻳﻞ ﺳﺪﻩ ﻫﻔﺪﻫﻢ ﻣﻴﻼﺩﯼ/ ﺩﻫﻢ ﻭ ﻳﺎﺯﺩﻫﻢ ﻫﺠﺮﯼ ) ﺍﺻﻄﻼﺡ ﮔﻮﺭﺍﻥ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﯼ ﻧﺎﻣﻴﺪﻥ ﺳﺎﻛﻨﺎﻥ ﺍﺭﺩﻻﻥ (ﺍﺳﺘﺎﻥ ﻛوﺮﺩﺳﺘﺎﻥ ﺍﻣﺮﻭﺯﯼ ) ﻭ ﻛﺮﻣﺎشانﺑﻪ ﻛﺎﺭ ﺑﺮﺩﻩﺍﺳﺖ.. ﺍﺷﻤﻴﺖ ، ﻛوﺮﺩﯼ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺳﻪ ﮔﺮﻭﻩ ﺷﻤﺎﻟﯽ (ﺷﺎﻣﻞ ﺷﺎﺧﻪ ﻏﺮﺑﯽ، ﺍﺯ ﺟﻤﻠﻪ ﮔﻮﻳﺶ ﻛﺮﻣﺎﻧﺠﯽ ﻭ ﺷﺎﺧﻪ ﺷﺮﻗﯽ ﺭﺍﻳﺞ ﺩﺭ ﻣﺎﻭﺭﺍﯼ ﻗﻔﻘﺎﺯ ﺷﻮﺭﻭﯼ )، ﮔﺮﻭﻩ ﻣﺮﻛﺰﯼ ( ﺍﺯ ﺟﻤﻠﻪ ﮔﻮﻳﺶ ﺳﻮﺭﺍﻧﯽ ) ﻭ ﮔﺮﻭﻩ ﺟﻨﻮﺑﯽ (ﺷﺎﻣﻞ ﺗﻌﺪﺍﺩ ﺯﻳﺎﺩﯼ ﮔﻮﻳﺶﻫﺎﯼ ﻧﺎﻫﻤﮕﻮﻥ ﺍﺯ ﺟﻤﻠﻪ ﮔﻮﻳﺶ کرماشانی، ﺳﻨﺠﺎﺑﯽ، ﻛﻠﻬﺮﯼ، ﻟﻜﯽ ﻭ ﻟوﺮﯼ ) ﺗﻘﺴﻴﻢ ﻣﯽﻛﻨﺪ . ﺩﺭ ﻣﺠﻤﻮﻉ، ﺑﻪ ﻧﻈﺮ ﻣﯽﺭﺳﺪ ﻛﻪ ﺷﻤﺎﺭﯼ ﺍﺯ ﺯﺑﺎﻥﺷﻨﺎﺳﺎﻥ ﻏﺮﺑﯽ، ﻣﺎﻧﻨﺪ ﻟﻴﺰﻧﺒﺮﮒ، ﻫﻮﺭﺍﻣﯽ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻣﻨﻈﺮ ﻗﻮﻣﯽ ﻣﺘﻌﻠﻖ ﺑﻪ ﺯﺑﺎﻥ ﻛوﺮﺩﯼ ﺩﺍﻧﺴﺘﻪﺍﻧﺪ. ﺩﺭ ﻣﻘﺎﺑﻞ، ﮔﺮﻭﻫﯽ ﺩﻳﮕﺮ ﻭ ﺑﻪ ﻭﻳﮋﻩ ﺧﻮﺩ ﻫﻮﺭﺍﻣﯽﺯﺑﺎﻧﺎﻥ، ﺍﺯ ﺟﻤﻠﻪ ﻫﻮﺭﺍﻣﺎﻧﯽ، ﺻﻔﯽﺯﺍﺩﻩ ﻭ ﺗﺎﺑﺎﻧﯽ ﺑﺎ ﺭﺩ ﺍﻳﻦ ﺭﻭﻳﻜﺮﺩ، ﻫﻮﺭﺍﻣﯽ ﺭﺍ ﺷﺎﺧﻪ ﭼﻬﺎﺭﻡ ﻛوﺮﺩﯼ ﺑﺮﺷﻤﺮﺩﻩﺍﻧﺪ . ﺩﺭ ﻫﻮﺭﺍﻣﯽ ﻭ ﮔﻮﺭﺍﻧﯽ ﺑﺮﺧﯽ ﻭﻳﮋﮔﯽﻫﺎﯼ ﺯﺑﺎﻧﯽ ﻳﺎﻓﺖ ﻣﯽﺷﻮﺩ، ﻛﻪ ﺩﺭ ﺩﻳﮕﺮ ﮔﻮﻳﺶﻫﺎﯼ ﻛوﺮﺩﯼ ﺑﻪ ﭼﺸﻢ ﻧﻤﯽﺧﻮﺭﺩ. ﻛﻮﺗﺎﻩ ﺳﺨﻦ ﺁﻥﻛﻪ ﻫﻮﺭﺍﻣﺎﻥ ، ﺳﺮﺯﻣﯿﻨﯽ ﺑﺎﺳﺘﺎﻧﯽ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺯﺑﺎﻥ ﻭ ﺍﺩﺑﻴﺎﺕ ﺁﻥ ﭘﻴﺸﻴﻨﻪﺍﯼ ﻛﻬﻦ ﺩﺍﺭﺩ . ﺩﺭ ﺑﺎﺏ ﻧﺎﻡ ﺍﻳﻦ ﺳﺮﺯﻣﻴﻦ ﻧﻴﺰ ﭼﻮﻥﺍﻥﺯﺑﺎﻥ ﺁﻥ، ﺁﺭﺍﯼ ﻣﺨﺘﻠﻔﯽ ﺍﺭﺍﯾﻪ ﺷﺪﻩﺍﺳﺖ . ﺑﺮﺧﯽ ﺑﺮ ﺍﻳﻦ ﺑﺎﻭﺭﻧﺪ ﻛﻪ " هورامان" ﺁﻣﻴﺰﻩﺍﯼ ﺍﺯ "ﺍﻭﺭ " (ﺁﺗﺶ ) ﻭ " ﺍﻣﺎﻥ " ( ﻧﺠﺎﺕ ﻭ ﭘﻨﺎﻩ ) ﻭ ﺗﺮﮐﯿﺐ ﺁﻥ ﺑﻪ ﻣﻌﻨﺎﯼ « ﺁﺗﺶ ﭘﻨﺎﻫﻢ ﺩﻩ» ﺍﺳﺖ . ﻫﻤﭽﻨﻴﻦ، "ﻫﻪﻭﺭﺍﻣﺎﻥ " ﺭﺍ ﺗﺮﮐﯿﺒﯽ ﺍﺯ " ﻫﻪﻭﺭ " (ﺑﺮﺁﻣﺪﮔﯽ ﻭ ﺍﺭﺗﻔﺎﻉ ) ﻭ " ﺍﻣﺎﻥ " (ﺑﺎﻻ ﺁﻣﺪﻥ ) ﺩﺍﻧﺴﺘﻪﺍﻧﺪ ﮐﻪ ﻣﺠﻤﻮﻉ ﺁﻥ ﺑﻪ ﻣﻌﻨﺎﯼ "ﻣﮑﺎﻧﯽ ﻣﺮﺗﻔﻊ ﻭ ﺑﻠﻨﺪﺗﺮ ﺍﺯ ﭘﻴﺮﺍﻣﻮﻧﺶ " ﺍﺳﺖ . ﺑﻪ ﮔﻔﺘﻪ ﮔﺮﻭﻫﯽ ﺩﻳﮕﺮ، ﺩﺭ ﺍﻭﺳﺘﺎ " ﻫﻮﺭ " ﺑﻪ ﻣﻌﻨﺎﯼ "ﺧﻮﺭﺷﯿﺪ " ﺍﺳﺖ ﻭ "ﻫﻮﺭﺍﻣﺎﻥ " ﯾﻌﻨﯽ ﺟﺎﯾﮕﺎﻩ ﺧﻮﺭﺷﯿﺪ. ﺳﺮﺍﻧﺠﺎﻡ ﺁﻥﻛﻪ ﻧﺰﺩ ﺑﺮﺧﯽ، "ﻫﻮﺭﺍﻣﺎﻥ " ﺍﺯ ﺩﻭ ﻭﺍﮊﻩ " ﻫﻮﺭﺍ " ﺑﻪ ﻣﻌﻨﺎﯼ " ﺍﻫﻮﺭﺍﻣﺰﺩﺍ " ﻭ "ﻣﺎﻥ " ﺑﻪ ﻣﻌﻨﺎﯼ "ﺧﺎﻧﻪ ﻭ ﺳﺮﺯﻣﯿﻦ " ﺗﺮﮐﯿﺐ ﯾﺎﻓﺘﻪ ﻭ ﻣﻌﻨﺎﯼ ﺁﻥ " ﺳﺮﺯﻣﯿﻦ ﺍﻫﻮﺭﺍ ﻣﺰﺩﺍ " ﺍﺳﺖ . ﻫﻤﺎﻥﻃﻮﺭ ﮐﻪ ﮔﻔﺘﻪ ﺷﺪ ﺍﯾﻦ ﮔﻮﯾﺶ ﻫﻢ ﺩﺭ کوردستان شرقی و جنوبی ﺭﺍﯾﺞ ﺍﺳﺖ : ﺑﺮﺧﻲ ﺍﺯ ﻣﻬﻢﺗﺮﻳﻦ ﻣﻨﺎﻃﻖ ﺩﺭ کوردستان شرقی: ﺑﺨﺶﻫﺎﯾﯽ ﺍﺯ ﺍﺳﺘﺎﻥﻫﺎﯼ کرماشانﻭ ﻛوﺮﺩﺳﺘﺎﻥ. ﻣﻨﻄﻘﻪ هورمان( هورامانﺗﺨﺖ ﻭ هورمانﻟﻬﻮﻥ )، ﻣﻨﻄﻘﺔ ﮊﺍﻭﺭﻭﺩ. ﺷﻬﺮﻫﺎﯼ ﭘﺎﻭﻩ، ﻣﺮﻳﻮﺍﻥ، ﺟﻮﺍﻧﺮﻭﺩ، ﻧﻮﺳﻮﺩ، ﺭﻭﺍﻧﺴﺮ (ﻭ ﺑﺴﻴﺎﺭﯼ ﺍﺯ ﺭﻭﺳﺘﺎﻫﺎﯼ ﺗﺎﺑﻊ ) ﺑﺮﺧﻲ ﺍﺯ ﻣﻬﻢﺗﺮﻳﻦ ﻣﻨﺎﻃﻖ ﺩﺭ کوردستان جنوبیاز مهم ترین جشن ها در هورمان جشن کوم سا میباشد. این جشن در هورمان تخت زادگاه پیر شالیار برگزار میگردد. هر مهمان غیر بومی در روز جشن میهمان اهالی بوده و خود حق پخت و پز ندارد.
کوردهای هورامی
ایا هورامی ها کورد هستند چه دلیلی داره فارس ها و ترک ها به انکار اقوام کوردی از نظر هویت زدایی دست زده اند
""مرا با حقیقت بیازار اما هرگز با دروغ آرامم نکن
ناحیه هورامان یكی از نواحی تاریخی است و محل جنگهای متعددی میان نیروهای متخاصم از جمله در حمله اسكندر و جنگهای سپاه اسلام و ساسانیان بوده است. هنوز آثاری تاریخی همچون مقبره پیرشالیار و بقایای آتشكده آتشگاه و مقبره سید عبیدالله معروف به كوسه هجیج در این ناحیه مشاهده میشوند. گویش بخش اعظم مردم منطقه به لهجه هورامی یكی از لهجه های متعدد زبان كوردی است و شباهت زیادی به زبان اوستائی دارد. بخش قابل توجهی نیز به لهجه جافی یكی دیگر از گوشیهای زبان كوردی تكلم می کنند. مردم هورامان از نظر مذهبی عموماً تابع دین اسلام و مذهب تسنن شاخه شافعی هستند. و این وضع بعد از جنگهای صفوی و عثمانی تثبیت شده است؛ با این حال طریقت های گوناگون مذهبی و عرفانی از جمله نقشبندینه، قادری و غیره نیز در تاریخ هورامان نقش بازی كردهاند. بخش اعظم مردم)حدود 60 درصد ) ساكن شهرهای پاوه ،نوسود، نودشه و باینگان و بقیه در روستاها ساكن هستند. تركیب جمعیتی منطقه عمدتاً جوان است. باغداری و كشاورزی به شیوه سنتی، بادلات مرزی (با كوردستان جنوبی ینی شمال عراق ) اشتغال در پرورش های در دست احداث در شهرهای دیگر ایران جعلی و اشتغال در ادارات دولتی از جمله مشاغل عمده فعلی نیروی كار قلمداد می شوند
1=از دیدگاه دانشنامه بریتانیکا اورامانی به عنوان یکی از گویشهای گورانی، گویشی از زبان کوردی میباشد
2=دکترارانسکی این زبان را گونهای از گویشهای کوردی گورانی و زاز دانسته، وی بر این باور است که تفاوت چشمگیر گویشهای گورانی و زازا با دیگر گویشهای کوردی از لحاظ زبانی بسیاری از محققان را بر آن داشتهاست که این گویشها را از کوردی جدا و مرتبط با گویشهای مرکزی ایران و یا کرانه خزری بداننددرحالی که این طور نیست و این گویشش صد در صد کوردیست
3=دکترمحمد معین پدیدآورنده یکی از فرهنگهای مهم فارسی به نام فرهنگ معین (در شش جلد) در مقدمه این فرهنگ درباره تاریخ زبان فارسی میگوید برای آشنایی بیشتر با زبان پهلوی باستان زبان کوردی اورامی یک منبع مهم است. پهلوی با وزنی بخصوص و همانند گورانی خوانده میشده است وگاهی آن را پهلوی وبرخی اوقات آن را اورامه، اورامن و اورامنانیان میگفته اند
=هورامهنان – هورامانان = هور + امان (امدند) + آن – 4=زمان طلوع خورشید. همچنان که میگویند: (به یانیان) بامدادان، (ئیواران) زمان عصر=در زبان کوردی وان پسوند اسم ساز کوردیست کلمه هورامان و اورامان از نظر ساختاری کاملا کوردی هستند مثل مریوان.اژوان . چیا ماران.موکریان......
5=آیا می دانید که از کتاب زرتشت پیامبر که شامل 4 گاتا ی ( یسنا
–یشتا –وندیدا و خرده اوستا ) است 3 بخش و گاتای آن اورامی است
6=تمام هورمامی ها در تمام اعصار خود را کورد دانسته اندو میدانند این درحالیست دشمنان ملت کورد با ترفند های گوناگون مثل اتسخدام نویسندگان درجه سه برای فرافکنیو کتمان هویت کوردی و تاریخ سازی جعلی... که البته زبان شناسانو همچنین دیرنه شناسان مطرح دنیا بر کورد بودن هورامی ها تاکید داشته اندحال سوال این است چرا با وجو اینکه کوردهای هورامی خود راکورد میدانند فارس و ترک مترصد این هویت زدایی هستند چون زبان هورامی ریشه دار ترین زبان خاورمیانه و قدیمی ترین است و این موضو اثباتر گر تاریخ کوردستان باستان است و این درحالیست که اثبات تاریخ کوردستان باستان یعنی افشای دروغ های ترک وفارس پس به همین سادگی میشه گف این تکنیک سیاسی مدلی از مدل های مبارزه با هویت خواهی بومیان زاگروس یعنی کوردها است
7=آیین ها و باورهای کهن: در سراسر قباله های سه گانهی اورامان، مجموعه ای از واژگان و به خصوص اسامی اشخاص به چشم می خورد که از آیین ها و اعتقادات باستانی دامنه نشینان رشته کوه زاگرس یعنی کوردستان باستان نشأت گرفته است. حتی برخی از نام های افراد در قباله ها، هم اکنون در میان کوردها رایج و بر سر زبان هاست. در لا به لای واژگان قباله های کهن اورامان، نشانه های آیین مهر پرستی (میترائیسم) آشکار است. مجموعهی واژگانی همچون: رشنو، میرابندک، اروقت، میثراپادی نشانگر عصر مهر پرستی در میان ساکنان کوردهای هورامان است. مهر یا میترا/میثرا به معنای حورشیدو محبت است. به باور کوردستان باستان، میترا فرشتهی پیوند دهندهی آفریدگار با آفریدگان بوده است. در آیین زردتشت، مهر به معنای عهد و پیمان و وعده آمده است. در اوستا، مهر یکی از آفریدگان اهورامزدا است. در قباله های اورامان، واژگانی همچون آراماست، آردین، آرشتت و دادباگا باگ از روزگار مزدا پرستی و آیین مزدیسنان (ستایشگران اهورامزدا) در این منطقه حکایت دارد. این موضوع گویای این است که در نظام یک دست دین در کوردستان باستان هورامی هاهمانند لک و کلهورو کرمانجو سورانو لور زازاحضور همگرایانه و یکی دستی داشته اند.
8=مجموعهی قباله های باستانی اورامان از منظر زبان شناسی به عنوان سند تاریخی و کهن و اثر فرهنگی ارزشمندی تلقی می گردد. بر اساس قبالهی سوم اورامان، در دو هزار و اندی سال پیش از این در میان نیاکان کوردهای امروزی نوعی رسم الخط ویژه رایج بوده که اثبات گر ریشه دار بودن زبان کوردی و همچنین بی ریشه بودن و سطحی بودن ادعای فارس هاس که برای زبانشان تاریخ سازی کرده اندو همچنین است که این خط با الفبای آرامی نوشته شده و در آن عصر برای تحریر قباله ها و اسناد رسمی به کار رفته است. زبان شناسانی که برای نخستین بار قبالهی مزبور را قرائت نموده اند، آشکارا اذعان کرده اند که زبان متن قبالهی سوم به کوردی امروز نزدیک تر است. اما متأسفانه از آنجایی که بر زبان کوردی مسلط نبوده اند زبان قبالهی مزبور را پهلوی اشکانی نامیده اندالبته بازهم این مشکوک است و دژخیمان فارس نقش اصلی این ماجرا را بر دوش کشیده است. در حالی که زبان شناسان کورد بهتر از هر کس می دانند که بسیاری از واژگان قبالهی سوم هم اینک در میان کوردها رواج دارد و با گستردگی بر سر زبان هاست
9=شعری هورامی در وصف زبان کوردی از شاعر معروف هورامان { خانا قبادی } در جواب عده ای مجهول الهویت که ادعای مبنی بر جدایی گویش هورامی از زبان کوردی را داشتن این موضعروشنفکران هوراماندر برابر دژخیمان فارسو ترک و عرب است.
ههرچهن مهواچان فارسی شهکهرهن
کوردی جه شهکهر بهڵ شیرین تهرهن
یهقینهن جه دهور دونیای پڕ ئهندێش
ههرکهس دڵشادهن وه زوان وێش
10=در مبارزات ازادی ملت کورد در برابر دشمانان بیشترین شهید را یک حانواده هورامی داده است در تمام سطوح کادر احزاب کوردی هورامیهای نقشهای ملیدی و پر رنگی داشته اندو دارند انان ریشه دارترین کوردهای کوردستان هستند که هدایت گراین شورش ها در حوزه سیاسی و فرهنگی بوده اندبه عنوان مثال یکی از سیاسیون کوردهای هورامی اینچنین میگوید**هیمن هورامی مسؤل روابط خارجي حزب دموكرات كوردستان عراق در گفتگو با خبرگزاری «المصدر نیوز» افزود: مردم کُورد علاقهمنداست که در خصوص تعیین سرنوشت خود نظر دولت فدرال عراق را نیز جویا شود ، چراکه رهبران سیاسی کُورد نیز در این خصوص اتفاقنظر دارند.
هورامی همچنین گفت : کوردها ملتی68 میلیونی دارای سرزمین ، زبان و مرزهای متفاوت با دیگر اقوام در عراق هستند و مایلند که بهطور مسالمتآمیز از عراق جدا شوند ، ولی میخواهند همچنان روابط و همکاریهای خوبی با عراق داشته باشند.
11= واژۀ "آگر یا آهگر=آتش" در زبان کوردی، خوانشی کُهن از "آخگر یا اَخگر" است، اما در زبان پهلوی، خ را در بسیاری از واژگان نمیخواندهاند همانند: خور=هور، و یا "اور" به معنای خورشید همانند هورامان یا اورامان، اورمی (اورمیه) و چندین واژۀ دیگر ، خوش=وَش (در گویش هورامی هنوز هم وهش گفته میشود)، خویش (خود): ویش در هورامی، و "وِژ" در گویش لکی، خالو= هالو (در گویش لوری)، خریدن: حریدن در گویش لوری. این بدان معناست که یک پارسیزبان بدون یاریگرفتن از زبان کُهن کُوردی هرگز معنای بسیاری از واژگان در زبان پارسی را در نخواهد یافت. و این نشان گر این است که این واژه ها از زبان کوردی وارد زبان فارسی شده اند
12=دکترمکنزی" خاورشناس برجسته اروپایی کتابی را به عنوان (دیاکلتیک اورامان لهون) چندین سال پیش در زمینه گویش اورامی/هورامی نوشته و تدوین کرده است. وی معتقد است این گویش نزدیکترین گویش به زبان اوستایی است.مکنزی هورامی را کاملا کوردی میداندگویش اورامی (هورامی)
کلیات دستور زبان و متون
نویسنده : پروفسور دی . ان . مکنزی(استاد دانشگاه آکسفورد)
مترجم: محمد صدیق زاهدی (PHD)
باید به خاطر سپرد که این گویش از زبان کوردی( گویش هورامی) به علت وجود کلمات زیاد آن که در کتاب اوستا جدا از سایر زبانها استفاده شده و همچنین ساختار خود زبان اوستا که به شیوەای نزدیک به این گویش از زبان کوردی نگاشته شده است این نظریه را قوت می بخشد که گویش هورامی همان زبان اوستای زرتشت بوده باشد .(از سری علل هایی که این گویش را دست نخورده باقی گذاشته است این بوده که اولا این منطقه به علت صعب العبور بودن و عدم وجود اقتصاد غنی مردمانش مورد تجاوز قرار نگرفته است و همان شکل کهن خود را حفظ کرده است که واژه گان نیز از این مهم استثنا نبودەاند. ثانیا سابقه یکجانشینی آنان به سدەهای پیش از میلاد می رسد که این قضیه باعث شده تا زبان و گویششان با زبان سایر ملل قاطی نشود.(ایوب رستم : ص 118)
عدەای گویش هورامی را به عنوان کهنترین گویشهای زبان کوردی می دانند.(ایوب رستم : 2008 ص 117
13=بسياري از زبان شناسان بزرگ ديگر اروپايي نيز اورامي را يك لهجه ي بزرگ از كورد ي دانسته اند.
ايت الله مردوخ اورامي راجزئ جدا ناپذير زبان كوردي مي داند در متون هاي مقدس ايين هاي ياري ويارسان.اهل حق وكاكه اي زبان نوشتاري لهجه ي هورامي است به طوري كه كاربرد اعلا ي اين لهجه در در متون زبان سلطان سهاك 0اسحق برزنجي)در قرن 8 واقعيت كاملا مشهود است. وبه دنبال ان باگسترش اين لهجهدردر سراسر جنوب كردستان شرقی ینی غرب ايران.جعلی كرماشان ولورستان اين لهجه بر تمامي لهجه اي ديگر تسلط يافت وصدها شاعر لورولك زبان.اورامي وجاف شعرهاي خو درا بااين لهجه ي مقدس سروده اندوهيچ كدام ازانها زبان هورامي را لهجه اي جدااز زبان كوردي ندانسته اند خسرو شيرين معروف خاناي قبادي به زبان هورامي است وبا افتخار تمام كوردي را به مراتب زيباتر از فارسي دانسته است...
راسه ن مه وا جان فارسي شه كه ره ن
كوردي جه فارسي بل شيرين ته ره ن
مضاف بر اين جناب اقايسعيد خان كوردستاني كه خوداورامي زبان است كتابي به نام (نزاني مزگاني دارد خود تحصيل كرده سوئد وانگليس بودهودر حمل ونقل قباله هاي اورامانوخواندن انها نقش بسزايي داشته است. با كورد شناسان بزرگ عصر خود رابطه ي نزديك داشته ايشان خودرا هورامي وكورد مي نامد
علاوه بر اين كسني چون بهلول ماهي درسال219ه.ق وشاه ويس قولي در سال810ه.ق اورامي بوده اند وخود را كورد معرفي كرده اند وبازهم در ادامه اگر در نامه ي سرانجام وديگر كتب نگريسته شود صدها تن از شاعرانورهبران ياري اغلب اورامي تبار بودهان وبه اورامي شعر سروده اند وهمگي خودرا كورد معرفي كرده اند. كسي مانند مصطفي بن محمود گوران بخش بزرگي از شاه نامه را به زبان کوردی هورامي سروده است چرا چنين مردان بزرگي ادعا ي كرد نبودهن هورامي ها را نكرده اند ان وقت افراد خام ان چناني نظريه بي اساس خود را بر مردم تحميل ميكنند ؟
ازسوي ديگر ايا هورامان در قلب كوردستان در نهايت حفظ اصالت جاي ندارد؟
ايا مي توان ان را از كوردستان جدا دانست ؟ا
14=رقص کوردهای هورامان با دیگر کوردها یکی است این چه معنی دارد برای یکی مخاطب واونها اون رقص را کوردی خطلب میکنن نه هورامی خالی
15=صنایع دستی و لباس و پوش مردمو کورد هورامان با دیگر نقاط کوردستان و اقوام کوردی یکیس و لباس خودشان را کوردی خطلب میکنند نه هورامی
16=اساطیر و توتم هاو تابوها و ادیان ...کوردهای هورامان با کوردهای کرمانجو لک ولوروکلهورو زازا وسوران یکیست این هم گرایی ریشه در کورد بودن دارد این غیر این میشود فکر کرد یا حالتی دیگری هم برای این قضیه قرار داده
17=اولین شعر مکتوب به زبان کوردی هورامی و دبیرهی پهلوی
با آغاز حمله اعراب به رهبری حضرت
عمر در سالهای (
۶۳۴-۶۴۲ م.) نواحی اربیل، موصل و نصیبین که نواحی کوردنشین بودند به تصرف اعراب درآمد بعد از عمر، در دوره جانشین وی عثمان نیز مناطق شمالی کوردها و مناطق قفقاز به تصرف درآمد.
پس از حمله اعراب کوردها دست به شورشهای متعدد و مقاومت زدند. مثلا محمد بن جریر طبری مینویسد:
…در همین روز خبر رسید که «موصل» بشوریده و کوردان در آنجا پراکندهاند. مُسَیببن زُهیر، حاکم کوفه، که دوست یحییبن خالد بود، به منصور (خلیفه عباسی) پیشنهاد کرد که کار خواباندن شورش کوردان را به خالد واگذارد که «او برای خواباندن آن شورش تواناست». منصور این پیشنهاد را پذیرفت و خالد را به حکومت موصل برگماشت… (تاریخ طبری، ج۱۱، ص۴۹۷۷).
حدود سالهای (۱۹۱۰ م.) پوست پارهٔ کهنهای در کاوشهای روستای «هزارمیرد» استان سلیمانیه به دست آمد که در آن چهار بند سرود به زبان کوردی سره و با خط پهلوی نوشته شدهاست. این چهار بند شعر که به نام هرمزگان نامیده شده، یادآور حمله اعراب به سرزمین کوردستان و کشت و کشتار آنان است. برابر داوری دانشمندان، این نوشته از همان آغاز هجوم اعراب است. این شعر کوردی که مایهٔ اندوه هر کوردی میشود، دورنمای آن روزگار را به خوبی نشان میدهدمتن اشعار:
هورمزگان رمان آتران کژان ……. هوشان شاردوه گوره گورگان
زور کار ارب کردند خاپور ……. گنانی پاله هتا شاره زور
ژن و کینکان بدیل فشینا میرد …… آزاتلی ره روی هونیا
روشت زردشتره ماند بیکس …… بزیکانیکا هورمزد هیوجکس
معنی اشعار چنین است:
1.(هرمزگان) معابد ویران شدند، آتش ها خاموش گشتند. بزرگ بزرگان خود را پنهان نمودند. (هرمزگان به معنی معابد یا مساجد است ودرزبان هورامی به مسجد مزگی گفته می شود. و مسجد معرب مزگد یا مزگت است که از مزدگه آمده یعنی هرمزدگه یا گد به معنی گدا که مقصود آن گداگاه هرمزد و محتاجین به هرمزد است) .
2.عرب ستمکار دهات وشهرها را تا شهرزور خاپور و ویران نمودند.
3.زنان ودختران را به اسیری گرفتند و دلیران به خون خود غلطیدند.
4.روش و آیین زردشت بیکس ماند و هرمزد به هیچ کس رحم نکرد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر