زانیار و لقمان مرادی در حالی وارد پنجمین سال حبس خود میشوند که گزارشها حاکی از افزایش فشارها بر آنها میباشد. این دو زندانی سیاسی کورد در مجموع ماها در بندهای انفرادی چندین زندان و تحت سختترین شرایط روحی و روانی به سر بردهاند. زانیار مرادی فرزند اقبال ۲۱ ساله ساکن شهر مریوان، در تاریخ پنجشنبه ۱۱ مرداد ۱۳۹۲ مرداد ماه سال ۸۸ توسط نیروهای اداره اطلاعات شهر مریوان بازداشت شد و بعد از ٩ ماه نگهداری در بازداشتگاه ستاد خبری اداره اطلاعات سنندج همراه با لقمان مرادی هم پرونده خود، به اتهام محاربه از طریق عضویت در یکی از احزاب کوردی، از سوی شعبهی ١٥ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی صلواتی به اعدام محکوم گردید. این حکم در ۱۸ تیرماه سال ۹۰ از سوی دیوان عالی کشور تائید شد.
زانیار و لقمان مرادی در پنجمین سالروز زندانی شدن خود در نامهای که متن کامل آن در اختیار "کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی" قرار گرفته است چنین می گویند:
"شورای عالی حقوق بشر سازمان ملل!
نهادهای حقوق بشر، نیروهای مترقی و آزادیخواه ، مردم متمدن و شریف ایران
ما 'زانیار و لقمان مرادی' در حالی وارد پنجمین سال حبس خود میشویم که در این مدت تحت فشارهای شدید نهادهای امنیتی و جابجایی میان چندین زندان و بازداشتگاهای متعدد و بازجوئیهایی بودهایم که در همه آنها بطور کاملا مغرضانه و سیلقه ای با ما برخورد شده است. اکنون هم علارغم تحمل آنهمه شکنجه و تهدید و سپری کردن سختترین شرایط سلولهای انفرادی، در انتظار روشن شدن حقایق و رهایی از این وضعیت اسفنکاک هستیم. اگر پس از چهار سال بازهم سخن از تحمل درد و رنج نکنیم ؛ اما از انتظاراتمان می توانیم بگوییم. وقتی ناخودگاه و ناگزیر کینهتوزیها، انتقام جوییها، تسویه حسابها و بیعدالتیهای عقیدتی و ارزشی هر روز جلوی سیر قانونی پروندهمان را می گیرد، پس باید باردگر از انتظاراتمان بگوییم. در واقع انتظار ما از فعالین حقوق بشری این نیست که آنچنان که ایدال ماست ما را درک کنند و معجزه بکنند. ما می دانیم که فعالین و نهادهای حقوق بشری در سطح وسیعی با مشکلات روبرویند و شاید مسائلی وجود داشته باشد که مانع از درک واقعی همه کیسها و موارد حقوق بشری توسط ایشان باشد. ولی بر این مبنا که نهادهای حقوق بشری را تنها پناه و مامن خود میدانیم و خواهان اجرای عدالت و تشریح روند ناسالم پروندهمان هستیم که پس از بارها و بارها نامهنگاری و درخواست اعاده دادرسی از مقامات قضایی همچنان بیپاسخ مانده است بدون اینکه خواهان برخورد با آنهایی باشیم که شکنجهمان کردهاند و آنهمه رفتار غیرانسانی و غیراخلاقی بر ما روا داشتهاند. همچنین انتظار ما از امام جمعه مریوان این است آنگونه که شایسته شان و جایگاه دینیشان است نسبت به و پرونده ساختگی اقدام بکنند. انتظاری که پس از چندین و چند بار وعده برای پیگیری پروندهمان، صادقانه و شجاعانه پیش نرفته است. اینک بار دیگر خطاب به اما جمعه محترم مریوان میگوئیم، از آنهایی که همیشه دروغ گفتهاند و ما را هم وادار و ناچار به دروغ کرده اند، از آنهایی که همیشه دشنام بر لب داشته اند و جوابمان را با بد اخلاقی و شکنجه داده اند انتظاری نداریم، اما شما میتوانستید و می توانید با اذعان بر بیگناهی ما و بیرون کشیدن پای خود از این ظلم بزرگ گامی جدی در روشن شدن حقایق و نهایتا آزادی ما بردارید. اکنون نیز با گذشت پنج سال از بازداشتمان، به عنوان دو جوان دربند که زمان و روال بازداشتمان را بدور از عدالت و رفتار انسانی میدانیم، بار دیگر ضمن پناه بردن به نهادهای حقوق بشری، از اما جمعه محترم مریوان هم میخواهیم که بنا به مسئولیت شرعی و انسانی خود و با اتکا به جایگاهی که دارند بیشتر از این از این ظلمی که در حق ما روا داشته اند چشم پوشی نکنند و نگذارند که ما بیشتر از این قربانی انسداد ناعادلانه روند قانونی پروندهمان بشویم. همچنین در همین راستا از نهادهای حقوق بشری میخواهیم که صدای حق طلبی ما را به گوش جهانیان برسانند تا از این طریق تغیری در وضعیت و شرایط ما ایجاد شود.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر