زندانی بند ۲۰۹ اوین بود و اینگونه زندانش را توصیف کرد :«غروبها به دلم میگویم که من یکی از دهها زندانی سیاسی اوین شدهام، یکی از هزاران از آنها که آمدند و رفتند و آنها که آمدند و نرفتند.»
به زندانبانش نامهای نوشت و گفت: «به من نگاه کن تا بدانی فرق من و تو در چیست، من هر روز بر دیوار سلولم دستان دلدارم را و چشمان زیبایش را میکشم اما تو هر روز با باتوم دستت انگشتان نقش بسته بر دیوار را میشکنی و چشمان منتظرش را در میآوری، و دیوار را سیاه میکنی.
فرزاد كمانگر
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر