۱۳۹۲ دی ۲۰, جمعه

شيرين دختر عصيانگر كوهستان شیرین علم‌هولی آتشگاه متولد ۱۳ خرداد ۱۳۶۰ در روستای دیم قشلاق در حوالی ماکو



شيرين دختر عصيانگر كوهستان شیرین علم‌هولی آتشگاه متولد ۱۳ خرداد ۱۳۶۰ در روستای دیم قشلاق در حوالی ماکو، پس از گذراندن یک سال و ۹ ماه حبس در زندان اوین تهران در روز هشتم آذر ماه به اعدام محکوم گردید و در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۳۸۹ بدون اطلاع خانواده و وکلایش در زندان اوین اعدام شد. خلیل بهرامیان، وکیل شیرین علم‌هولی بعد از اعدام او گفت: من تنها توانستم دو مرتبه شیرین را ببینم. این دختر زمان دستگیری سواد نداشت و تنها کردی حرف می‌زد. به من گفت در زندان تا کلاس پنجم درس خوانده و فارسی را هم یاد گرفته‌است. قول داد تا دانشگاه به درس ادامه دهد. می‌خواست رشته حقوق بخواند. شیرین علم‌هولی در تاریخ ششم خرداد ماه سال ۱۳۸۷ در تهران توسط سپاه پاسداران بازداشت شده بود و پس از تحمل ۲۱ روز حبس و شکنجه در محلی نامعلوم به زندان اوین منتقل شد. او در نامه‌ای که از زندان به دست خانواده‌اش رسانده، شرح کامل آنچه در طول سه ماه بر او رفته را توصیف کرده بود. شیرین در طول دوران بازجویی بارها تحت فشارهای جسمی و روانی شدید قرار گرفته و در آخرین نامه خود خطاب به بازجوهایش نوشته، آنچه در طول سه ماه اول بازداشت بر او گذشته است، کابوس شب‌هایش شده و عوارض جسمی و روانی ناشی از آن همچنان او را آزار می‌دهد. شیرین علم‌هولی در آخرین نامه خود نوشته‌بود، در حالی بازجویی و پس از آن به دادگاه برده شده که حتی زبان فارسی را به خوبی نمی‌دانسته‌است. در اسفند ۱۳۸۸ دوهزار و صد نفر از فعالان حقوق بشر با انتشار بیانیه‌ای خواستار لغو حکم اعدام شیرین علم‌هولی، زندانی ۲۸ ساله کرد شدند. اما او بر اساس حکم شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب، در تاریخ ۲۸ آذر ماه محکوم به اعدام شد. او در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۳۸۹ در زندان اوین به‌همراه علی حیدریان، فرهاد وکیلی، فرزاد کمانگر و مهدی اسلامیان اعدام شد. دیوان عالی کشور هیچ رأیی مبنی بر تایید حکم اعدام او به خانواده یا وکلایش ابلاغ نکرد و حتی بر خلاف آیین‌نامه اجرایی زندان‌ها، وی را بدون اطلاع خانواده و وکلایش اعدام کردند. عکس شیرین








هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

‏‎خەڵاتی ئاڵتونی (دایكی ئاشتی) پێشکەش کرا بۆ دایە شەریفە.

‏‎ ‏‎ ١٠/١٢/٢٠١٩ لەشاری هەولێر لە ڕێوڕەسمێكدا كە لە هۆتێل هەولێری نێودەوڵەتی بەڕێوەچی ڕێكخراوی ئاشتی خێرخوازیی، خەڵاتی ئاڵتونی (دایكی ئاش...