نیشتمان فیشال
امسال هم مانند سالهای قبل سردمداران رژیم نسل ستیز جمهوری اسلامی در نزدیکیهای روز جهانی زبان مادری با طرح آموزش ملتها بە زبان مادری مخالفت شدید اعلام نمودند و بە گفتە اعضای فرهنگستان زبان فارسی،آموزش بە زبان مادری خطری جدی ست برای زبان ملی کشور کە همان زبان فارسی میباشد .!
همان گونە کە کم و بیش میدانیم زبان بازتاب دهنده فرهنگ ملتی ست که به آن زبان سخن میگویند، نمایندهی هویت آنهاست و دنیای آنها را تشریح میکند. زبان همانند موجودی جاندار با مردم زندگی میکند و با آنها بزرگ میشود و رشد و تکامل مییابد و حتی گاهی هم ممکن است بمیرد و از بین برود..آموزش ندادن هر زبانی محکوم بە فناست و مرگ هر زبان به معنای مرگ گوشهای از فرهنگ بشری است.
زبان ستیزان با زبان دیگر ملتهای تحت ستم میخواهند اسمیلە نمودن آنان را ارتقا ببخشند، تا بتوانند قدمهای بعدی را طبق برنامه به مرحلەی اجرا بگذارند.
سکوت و یا جدی نگرفتن این سیاست ضد انسانی و ضد فرهنگی توسط سردمداران جمهوری اسلامی ایران و دشمنان زبان ستیز مادری باعث عملی شدن پلانهای شوم دیگری میگردد که در حال تدوین است .
دانشمندان و متعصبان زبان فارسی بهتر است وقت خود را به دشمنی وتعصب به زبان ملیتهای تحت ستم هدر ندهند و در رشد و توسعه زبان فارسی کتابها و لغتنامهها بنویسند و تلاش کنند کلمات فارسی را بە جای واژههای عربی، انگلیسی بکار ببرند.
هر زبانی باید بطرف تکامل خود حرکت کند، چون با پیشرفت و توسعه زبان فارسی حتما دشمنی و تعصب با زبان کردی و دیگر زبانها نیز کاهش خواهد یافت.
حق زبان مادری همیشە بوسیلە حکومتهای کە برتری جویی ملیتی در آن اصل و اساس بودە از مردم گرفتە شدە و همە را بەزور و اجبار وا نمودەاند تا زبان ملت حاکم را یاد بگیرند و با زبان ملت حاکم خواندن و نوشتن یاد بگیرند و سخن بگویند.
بیش از نصف جمعیت ایران محروم از تحصیل به زبان مادری خود در سرزمین خود هستند. یعنی در زبانی که به دنیا میآیند و در زبانی که بزرگ میشوند اجازه ندارند که تحصیل داشته باشند و بە آن زبان خواندن و نوشتن بیاموزند. آنها از همان سنین کودکی مجبور به فراموش کردن فرهنگ و زبان خود هستند، آنها محکوم به قبول فرهنگ و زبان بیگانهای هستند که به آنها تحمیل میشود.کە یکی از دلایل افت تحصیلی و رغبت نشان ندادن کودکان بە تحصیل می باشد.
سیاست سردمداران رژیم ایران سیاست یک زبانە شدن ملتهای تحت ستم میباشد کە تمامی ملتها با یک زبان واحد بخوانند و صحبت کنند برای اجرا نمودن این پروژە کتابهای آموزشی ایران در یک زبان ارائە دادە میشود.کە این مسئلە با اعتبار فرهنگی در بین ملتهای تحت ستم بە اصطلاح ایرانی برخوردار نیست، زیرا از یک سو با نگاە کلی بە تاریخچەی زبان ملتها در چهار چوب ایران کنونی زبان حاکم ریشە و قدمت چندان قوی نداشتە کە مانند چتری دیگر زبانها را در برگیرد. و از سوی دیگر اینگونە، ملی سازیها و تک زبانە کردنها گرایش دست کم گرفتن ملتها و اسمیلە نمودن آنان است.
سیاست ظالمانەی حکمان برای بیش از هشتاد سال این فرهنگ حاکم را بنام ایران تحمیل کرده و میکند و زمانی کە بە دلیل دیکتاتوربودن و آگاهی نداشتن از مسائل سیاسی کشور دچار مشکل و بە چالش کشیدە شدەاند و از سوی همین مردم اعتراضی میشوند آن را دشمنی بە اصطلاح با آن فرهنگ ایرانی مینامند.
جمهوری اسلامی روز جهانی زبان مادری را همانند بسیاری از سالروزهای بین المللی مانند روز جهانی کارگر و روز جهانی زن ،روز عشاق و .... را توطئەی کشورهای غربی و ابرقدرت میداند و با آن مخالفت شدید میکنند و آن را تهدیدی برای زبان ملی ایران میشمارد.در ایران حرف زدن بە زبان مادری کودک زیر سن مدرسەای تهدید امنیت ملی محسوب میشود و امنیت ملی کشورشان را بە زبان کودکان مظلوم گرە میزنند.و بە اسم یکپارچگی و داشتن زبان ملی بە شعور انسانی توهین میکنند.طوری کە در ایران زبان در چهار چوب مسائل سیاسی قرار میگیرد و مورد بررسی قرار میگیرد.
استفادە از زبان بە عنوان ابزار سیاسی، عدم درک درست و صحیح هر حکومت از ریشە سیاست و دولت داری اوست کە این اصل ارتباط مستقیم با عقب ماندگی اندیشە و فرهنگ حاکمان دارد. هر زمان کە حکمرانان ایران بە شکست سیاسی مواجە میشوند زبان ستیزی در دستور روز آنان قرار خواهد گرفت.و در این شرایط است کە تک زبانی را با زور اسلحە و طناب دار بە حلقوم مردم تجویز میکنند.
بررسی تاریخ گذشته ایران به خوبی نشان میدهد که دولت مرکزی از استراتژی حذف و سرکوب به عنوان تنها بهترین استراتژی در قبال ملیتها مختلف استفاده کرده است. نمونههای آن را میتوان از گذشتههای دور تا دوران کنونی نیز مشاهده کرد. بهترین نمونه تاریخی دوران رضا شاە پهلوی بود کە سعی در یکسان سازی فرهنگی در ایران معاصر داشت بە این معنا کە در ایران روندی وجود داشتە است کە فرهنگ و زبان ملتهای بە اصطلاح ایرانی را یکسان کند. در زمان حکومت پهلوی به خصوص در دوره رضاشاه، این سیاست به طور شدید دنبال میشد و تا امروز نیز ادامه دارد. این رضا شاە بود که میخواست یک حکومت مرکزی مقتدر با الگویی اصلی به وجود بیاورد و با شدیدترین وجه ملیتهای دیگر را سرکوب نموده و بعد از رضا شاە نیز این استراتژی تداوم پیدا کرد و ما شاهد برخوردهای بسیار خشن و فاشیستی از سوی حکومتهای مختلف ایران با ملیتها و گروههای مختلف هستیم.
كسى كه با زبان مادرى تا هفت هشت سالگى حرف زده و بعد در مدرسە به او میگویند به زبان دیگرى حرف بزن، این یك نوع مادر كشى است. دردآور است. باید مدام به شكل دیگرى فكر كنى، مرتب در ذهن خودت ترجمه كنى و این موجب از بین رفتن خیلى خلاقیتها و استعدادها میشود.
زبان را گاهی سرمایە فرهنگی و ملی بە حساب میآورند زمانی از فرهنگ و کلتور یك جامعە یا یک ملت سخن به میان میآید، این زبان است كه گذشته و حال آن جامعه و ملت را بهم پیوند میدهد. هر گاە حق خواندن و نوشتن و گویش از یک ملت سلب گردد، خطر گسست مناسبات انسانی میان افراد آن جامعە رشد خواهد یافت.
بنابراین یک ملت حق دارد که نه تنها به زبان خودش حرف بزند، بلکه این حق را هم دارد که آن زبان توسط دیگران هم به رسمیت شناخته در ایران بە غیر از زبان فارسی دیگر زبانها نه در رسانهها و نه در نظام آموزشی و نه در فعالیتهای اداری به رسمیت شناخته نمیشوند. این مسئله یک نوع محرومیت برای کوردها، ترکها، بلوچها ،عربها و........ است که زبانشان با زبان ملی متفاوت است، و این زبانها با گذشت زمان تحلیل و در نهایت ممکن از از بین بروند.
پس بنابراین بر همەی کسانی کە بە کوردستان مستقل و سر بلند اعتقاد دارند و بە آن راسخانە ایمان داشتەاند حمایت از زبان مادری(کوردی ) بە عنوان یک هویت ملی واجب است استقلال و تمدن سازی وابستە بە حمایت از زبان مادریست و بس!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر